

.jpg)
بازار تبریز آنلاین - موسی کاظمزاده : صدای قدمهایی که در دالانهای آجری میپیچد، بوی خشکبار و ادویه، رنگ سرخ انارها و سبزی هندوانههایی که پشت دخلها ردیف شدهاند، بازار تبریز را در روزهای پایانی آذرماه به صحنهای آشنا اما متفاوت تبدیل کرده است. شب یلدا نزدیک است؛ شبی که در فرهنگ مردم آذربایجان «چیللهگجهسی» نام دارد و قرار بود نماد گرما، دورهمی و پیوند خانوادگی باشد، اما این روزها برای بسیاری از خانوادههای کشورمان و در این میان برای تبریزی ها، به شبی پر از حسابوکتاب و تامل بدل شده است.
بازار تبریز در شب یلدا؛ آزمون تابآوری سنت در ترازوی گرانی
بازار تاریخی تبریز، بزرگترین بازار مسقف جهان، در آستانه شب یلدا از نظر عرضه کالا کمبودی ندارد. مغازهها پر است از آجیل، خشکبار و میوههای رنگارنگ. بساطها گستردهاند و فروشندگان با صدای بلند مشتریان را دعوت میکنند. اما آنچه بیش از هر چیز به چشم میآید، مکثهای طولانی خریداران، نگاههای مردد و چانهزدنهایی است که اغلب بینتیجه میماند. مسئله بازار تبریز در این روزها نه کمبود کالا، بلکه سنگینی قیمتها بر دوش مردم وطبقه ضعیف ومتوسط جامعه است.
شب یلدا در فرهنگ آذربایجان تنها یک مناسبت تقویمی نیست. «چله» در باور مردم این دیار، آغاز دورهای طولانی از سرماست که با آیینها، خوراکها و باورهای خاص همراه بوده است. از «بؤیوک چیلله» تا «کیچیک چیلله» و «قاریننه چیللهسی»، همه نشانههایی از پیوند طبیعت، معیشت و فرهنگ هستند. در چنین بستری، یلدا نه با تجمل، بلکه با سادگی و مشارکت جمعی معنا پیدا میکرد؛ سفرهای که هرچند ساده بود، اما همه را دور هم جمع میکرد.
بازار تبریز در شب یلدا؛ روایت ایستادگی سنتها در برابر فشار اقتصادی
این روزها اما روایت بازار چیز دیگری میگوید. یکی از شهروندان تبریزی که مقابل بساط آجیلفروشی ایستاده و قیمتها را نگاه میکند، میگوید: «همه چیز هست، ولی انگار برای نگاه کردن. پارسال با همین پول، هم آجیل میخریدیم هم میوه، امسال باید یکی را انتخاب کنیم.» زن میانسالی هم که چند کیلو انار در دست دارد، با لبخندی تلخ اضافه میکند: «یلدا را که نمیشود حذف کرد، ولی سادهترش کردهایم. خبری از آجیل آنچنانی نیست.»
گشتوگذار در راستههای مختلف بازار نشان میدهد که افزایش قیمتها تقریباً در همه اقلام یلدایی محسوس است. فروشندگان نیز این موضوع را پنهان نمیکنند. یکی از بازاریان قدیمی بازار تبریز میگوید: «ما هم مقصریم؟ قیمت خرید بالا رفته، کرایه، هزینهها، همه چیز گران شده. مشتری فکر میکند فروشنده گرانفروش است، ولی واقعیت این است که این روزها قدرت خرید مردم پایین آمده.» او مکثی میکند و ادامه میدهد: «قبلاً در آستانه شب یلدا بازار شلوغتر بود، خریدها بیشتر. الان شلوغی هست، ولی خرید کمتر شده است.»
بازار تبریز در شب یلدا؛ سنتهای کهن، روایت روزگار امروز
در میان خریداران، بیش از همه نگرانی در چهره خانوادههایطبقه ضعیف، کمدرآمد و متوسط دیده میشود؛ همان قشری که همیشه ستون اصلی آیینهای جمعی بوده است. مرد جوانی که دست همسر و فرزندش را گرفته، میگوید: «ما بچه داریم، نمیشود یلدا را نادیده گرفت. ولی به جای خرید از بازار، خیلی چیزها را از قبل در خانه فراهم کردیم. هندوانه را از قبل تهیه کردهایم، تنقلات هم حداقلی.» این جمله، تصویری روشن از تغییر سبک برگزاری یلدا در سالهای اخیر ارائه میدهد؛ یلدایی که از بازار به خانه و از خرید به صرفهجویی کوچ کرده است.
در فرهنگ آذربایجان، هندوانه جایگاهی ویژه دارد. بسیاری از خانوادهها از ماهها قبل هندوانه را تهیه و در شرایط مناسب نگهداری میکردند تا در شب چله آن را بر سر سفره بگذارند؛ باوری که میگفت خوردن هندوانه در این شب، سرمای زمستان را بیاثر میکند. هنوز هم این رسم در میان برخی خانوادهها پابرجاست، اما برای بسیاری، خرید هندوانه در شب یلدا دیگر بدیهی نیست. یکی از شهروندان مسن تبریزی میگوید: «قدیمها هندوانه و انار بود، قصه بود، شعر بود. حالا اما همه چیز به شبکههای اجتماعی منتقل شده است.»
بازار تبریز در شب یلدا؛ زنده بودن سنتها در گذر زمان
همین تغییر، نقطهای است که گزارش از توصیف صرف فراتر میرود و به تحلیل اجتماعی نزدیک میشود. یلدا در بازار تبریز، آیینهای از وضعیت اقتصادی و اجتماعی امروز جامعه است؛ جایی که سنتها هنوز زندهاند، اما زیر فشار اقتصادی و معیشت مردم تغییر شکل دادهاند. اضافه شدن میوههای غیربومی، گرایش به خریدهای نمایشی و در مقابل، حذف آیینهایی چون مشاعره، قصهگویی و دورهمیهای گسترده، نشانههایی از این دگرگونیاند.
نظارت بر بازار، موضوع دیگری است که در گفتوگو با مردم و بازاریان بارها تکرار میشود. بسیاری معتقدند نبود نظارت مؤثر بر قیمتها، به بیاعتمادی میان خریدار و فروشنده دامن زده است. شهروندی که از یکی از راستهها عبور میکند، میگوید: «در یک مغازه یک قیمت میگویند، چند قدم آنطرفتر قیمت فرق میکند. آدم نمیداند کدام منصفانه است.» این سردرگمی، خود عاملی شده برای کاهش خرید و افزایش نگرانی های عمومی.
با این حال، یلدا هنوز بهطور کامل از زندگی مردم تبریز حذف نشده است. حتی خانوادههایی که توان خرید زیادی ندارند، تلاش میکنند به شکلی ساده این شب را زنده نگه دارند. غذاهای خانگی مانند کوفته، آش، خشیل، برنج و مرغ همچنان بر سفرهها دیده میشود. تنقلات خانگی، خشکبارهای ساده و میوههایی که از قبل تهیه شدهاند، جایگزین خریدهای پرهزینه بازار شدهاند. یکی از زنان خانهدار تبریزی میگوید: «مهم دورهم بودن است. اگر قرار باشد به خاطر گرانی برخی اقلام قید یلدا را بزنیم، چیزی از هویتمان کم میشود.»
یلدا در بازار تبریز؛ جشنی که سنت و اقتصاد را به آزمون میگذارد
از نگاه جامعهشناسان، همین مقاومت فرهنگی در برابر فشار اقتصادی، اهمیت یلدا را دوچندان میکند. آیینهایی مانند شب چله، بیش از آنکه وابسته به مصرف باشند، بر مشارکت و ارتباط انسانی استوارند. اما وقتی فشار اقتصادی افزایش مییابد، نخستین چیزی که آسیب میبیند، همین آیینهای جمعی است؛ یا به سمت تجمل رانده میشود، یا به سادگی حداقلی فروکاسته میشود.
بازار تبریز،بزرگترین بازار مسقف جهان، با همه شکوه تاریخیاش، در این روزها روایتگر این دوگانه است؛ وفور کالا در کنار کاهش قدرت خرید. مغازهها پر هستند، اما سبدهای خرید کوچکتر شدهاند. یلدا همچنان در تقویم زنده است، اما در زندگی روزمره مردم، شکل دیگری به خود گرفته است. بازاری که روزگاری محل تلاقی اقتصاد و فرهنگ بود، امروز بیش از هر زمان دیگری، فشار اقتصاد بر فرهنگ را به نمایش میگذارد.
یلدا در تبریز هنوز نفس میکشد
فرجام این روایت، نه ناامیدکننده است و نه کاملاً خوشبینانه. یلدا در تبریز هنوز نفس میکشد؛ در خانههایی که با سادهترین امکانات چراغ دورهمی را روشن نگه میدارند، در خانوادههایی که به جای خرید بیشتر، کنار هم ماندن را انتخاب کردهاند. اما پرسش اساسی باقی است: آیا این آیین کهن میتواند در برابر تداوم فشارهای اقتصادی، هویت جمعی خود را حفظ کند، یا هر سال سادهتر و کمرنگتر خواهد شد؟
شاید پاسخ این پرسش را باید در همان دالانهای بازار تبریز جستوجو کرد؛ جایی که یلدا هنوز هست، اما برای همه به یک اندازه دستیافتنی نیست.